روی نمایشگر ذهنم، انسان رو یک تصویر پازلی میبینم، یعنی
طرحی که از اجتماع انواع زیادی تکه پازل، تشکیل و تکمیل میشه. تکهها
در انواع شکل، رنگ و اندازه هستند. در نهایت این قطعات به هم متصل میشن و اون آدم
رو تکمیل میکنن. اگر در این زندگی، هر چیزی، به هر طریقی، اثری روی ما بگذاره،
یک تکه پازل تولید شده و یک تکه از ما رو میسازه. بهتره بگم، وقتی پا به این جهان میگذاریم، هنوز تصویر اون پازل تشکیل نشده و ما با زندگی کردن، به تدریج این پازل رو میسازیم. ما انبوهی از تکههای پازلیم و
تا اون نفس آخری که منتهی میشه به سلام دادن به حضرت عزرائیل، پازل اصلی در حال
تکمیل شدنه. وقتی مردیم، پازل کامل میشه. دیگه طرحش بستگی به نوع زندگیمون داره.
خب، اگه فرض بالا رو در نظر بگیریم، وقتی بشر اولی در بشر دومی یک نقطه اشتراکی مییابه، یعنی قطعه پازل مشترکی تو وجودشون دارن. مثلا در مورد فلان اتفاقی، احساس مشابهی بهشون دست میده. پس وقتی آدمی، در افراد زیادی، تکههای پازل مشابه پیدا میکنه، اونجاست که تعامل و ارتباط شکل میگیره و تنهایی میره کنار. احساس شادی و خوشبختی و عدم حس ناامیدی و فلاکت از دستآوردهای آدماییه که قطعات پارلی شبیه به همی دارن و همدیگر رو درک میکنن. (منظور وما شبیه بودن آدمها نیست، دو نفر میتونن تفاوتهای زیادی داشته باشن اما یک قطعه پازل مشترک در ضمیر جفتشون پیدا بشه و یکدیگر رو به هم جذب بکنه.)
خب، از اونجا که من به ندرت قطعات پازل مشترکی با
دیگران پیدا میکردم، تنها بودم. تنهایی دردناک و سیاه. متوجه هستید؟ خاص و ویژه
نهها، تنها. پس وقتی در جهان واقعی، کسی رو نداشتم که من رو بفهمه، کسی رو پیدا
نمیکردم که تکه پازل مشترکی داشته باشیم، به جهانهای دیگری روی آوردم. جهان تخیل
و رویا، جهان قصه.در اونجا میگشتم و دنبال تکهپازل هایی بودم که هم در من هست و
هم در فلان شخصیت. گاهی شخصیتهایی خلق میکردم که پارهای از خودم هستن، دنیاهایی
میساختم که از درون خودم برآمده. تنهایی در دنیای بیرون این طوری شکل میگیره. این
شد که اجتماع بیرون برای من مرد. و یک ارتباط جونداری بین من و قصه خلق شد. من در
قصههایی که میخواندم یا خودم میساختم، تنها نبودم. بهتره بگم تنها نیستم.
برای همینه که الان حتی برای نگین انگشتری که مامان از مشهد خریده، برای ماگ استارباکسم، دکمهی کنده شده، درخت کاج خشکیدهی کوچه، برای تمام تمام تمام چیزها قصه میسازم. من در قصه زندگی میکنم. و نویسندگی تنها پل ارتباطی من از جهان قصه با جهان واقعیه.
درباره این سایت